اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم .

ببار بارون که اینجا شکل زندونه
ببار بارون دل بی طاقتم خونه
ببار بارون ؛ یکی عشقش رو گم کرده
ببار بارون قراره گریه برگرده
از این بهتر نمیشه فکر من باشی
تو هم انگار قراره تنها شی
نمیدونم چرا بد شد؛چرا از خوبیام رد شد
شاید بازم بیاد خونه؛ بگه بی من نمیتونه
اونو یادم میاری تو..باید بازم بباری تو
ببار بارون تو با آواز منو یاد چشاش بنداز
ببار بارون,من اینجا گیج و داغونم…ببار بارون
ببار بارون, که بی عشقش نمیتونم
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم ، وقت پرپر شدنش سوز
و نوايي نکنيم ، پر پروانه شکستن هنر انسان نيست،
گر شکستيم ز غفلت،من و مايي نکنيم ، يادمان باشد
سر سجاده عشق ، جز براي دل محبوب دعايي نکنيم،
يادمان باشد
اگر خاطرمان تنها شد ، طلب عشق ز هر بي سر
وپايي نکنيم
در گذر گاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود میگذرد
عشقها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده بجا می ماند
"مهدی اخوان ثالث"
.: Weblog Themes By Pichak :.